با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب شانزدهم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین
نفی اکراه در فرهنگ نبوی و علوی
امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام درباره دو فرزند خود، امام حسن و امام حسین علیهما السلام مطلبی بیان فرمودند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره آن دو بزرگوار فرموده بودند و آن این عبارت است: «اِبْنَای هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا؛ این دو فرزندم قیام کنند یا از پای بنشینند امام هستند».
پس از به شهادت رسیدن امیرمؤمنان علیه السلام، امام حسن مجتبی علیه السلام منبر رفتند و سخنانی ایراد کردند و مردم با آن حضرت بیعت نمودند و عدهای نیز از بیعت با ایشان خودداری کردند. امام حسن علیه السلام اجازه ندادند کسانی که بیعت نکرده بودند به بیعت وادار شوند و با اکراه بیعت کنند. امام حسن علیه السلام در امر و مسئله بیعت، همانند جدشان رسول خدا صلی الله علیه وآله و پدرشان امیرمؤمنان علیه السلام عمل کردند؛ چه اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آغاز بعثت تا زمانی که به شهادت رسیدند اجازه ندادند که کسی بر خلاف میل و اراده اش مجبور به بیعت شود. امیرمؤمنان علیه السلام نیز همین رویه را در پیش گرفتند.
امامت امام حسن مجتبی علیه السلام با اینکه از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام تعیین و بایسته پیروی اعلام شده بود، اما هرگز کمترین اجباری از سوی ایشان برای پذیرفتن امامت خود و تبعیت از آن بر کسی تحمیل نشد.
در واقع رویه این بزرگان رویه خدای عزوجل است؛ بدین معنا که حضرت باری تعالی هیچگونه اکراه و اجباری لحاظ و مقرر نداشته و همه را در انتخاب آزاد گذاشته است. در مقابل، کسانی بودند که از نظر رفتاری راهی بر خلاف راه پیامبران و اولیای خدا برگزیده و با ابزار زور و آزار و ظلم خواسته خود را محقق می ساختند.
حکومتی بر پایه زور و ظلم
در تاریخ سندی ثبت شده است مبنی بر اینکه پس از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام معاویه نامهای به امام حسن علیه السلام نوشت و از ایشان خواست که با او بیعت کند. از جمله مطالبی که معاویه خطاب به امام حسن علیه السلام نوشت و در تاریخ ثبت شده است این بود: «إنی أحق بالإمامة منک، لأنی أکبر سناً منک؛ من به امامت و رهبری از تو سزاوارترم؛ چراکه از نظر سن از تو بزرگتر هستم».
معاویه به این جهت که چند صباحی از نظر سنی از امام حسن علیه السلام بزرگتر بود خود را شایسته امامت می دانست و البته این ادعا بیهوده و بیاساس بود. تاریخ نمونه های فراوانی ثبت کرده است که معاویه افرادی را برای بیعت گرفتن می فرستاد و به آنان سفارش می کرد و می گفت: «وَاُدْعُهُمْ إِلَی اَلْبَیْعَةِ لِی، فَمَنْ أَبَی فَاقْتُلْهُ وَ اِنْهَبْ أَمْوَالَ کُلِّ مَنْ أَصَبْتَ لَهُ مَالاً مِمَّنْ لَمْ یَکُنْ فِی طَاعَتِنَا؛ آنان را به بیعت با من دعوت کن و اگر کسی سر باز زد، او را بکش و اموال کسانی را که به بیعت ما درنیامدند، غارت کن».
معاویه به همین اندازه بسنده نمی کرد، بلکه به آنان فرمان می داد که پس از کشتن کسانی که به بیعت با من تن نمی دهند داراییشان را مصادره کنید. با نگاهی به تاریخ و منابع در اختیار و فضای مجازی که از اخبار تاریخی سرشار است، این واقعیت برای همگان روشن می شود. البته بسیاری از مردم از این حوادث تاریخی بیاطلاع هستند که باید با آن آشنا شوند و این وظیفه جوانان مسلمان و مسئول و متعهد است.
امام حسین علیه السلام نامه مفصلی به معاویه نوشتند که در جملهای از آن آمده است: «شما خاندان و دودمان، مروّج و در خط ضلالت و گمراهی و فساد هستید و اگر کسی با شما همراهی نکند و از در مخالفت درآید، چشمانشان را میل گداخته می کشید و آنان را کور و نابینا می کنید».
مردمی که از فرمان معاویه اطاعت نمی کردند به دستور او و به وسیله دژخیمان و شکنجهگرانش چشمانشان درآورده می شد و در نهایت می مردند. این شیوه خشونت و ظلم معاویه موردی و محدود نبود، بلکه بسیار فراوان صورت می گرفت.
امام حسین علیه السلام در همان نامهای که خطاب به معاویه نوشتند آوردند که عمرو بن حمق خزاعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله بود و آنقدر عبادت کرد که بدنش سخت لاغر و فرتوت و ناتوان شده بود. با این توصیف از بندگی او و اینکه از اصحاب خوب پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بود، ولی چون تو را به عنوان امام قبول نداشت به فرمان تو سرش را بریدند و تو به هیچوجه جایگاه و حرمت این صحابی را رعایت نکردی و فرمان دادی تا سر بریدهاش به شهرها برده و با هدف قدرتنمایی و ترساندن مردم آن را در معرض دید همگان قرار دهند.
در تاریخ ثبت شده است که معاویه فرمان داد کسانی را که با من بیعت نمی کنند بکشید و مزارع آنان را به آتش بکشید. معاویه دنبال بیعت گرفتن از عمرو بن حمق بود. وقتی که عمرو از ماجرا خبردار شد فرار کرد و از دیده ها پنهان شد. به گواهی تاریخ چون معاویه نتوانست او را پیدا کند به فرمان او زنش را گرفتند و به زندان بردند و او را شکنجه کردند. چون عمرو بن حمق خبر دستگیری همسرش را شنید خود را تسلیم عوامل معاویه کرد و به دستور معاویه سر از بدنش جدا کردند و سر بریده را به زندان برده و در دامان همسرش گذاشتند.
ریشه یابی
اگر امروزه مشاهده می شود که سر می برند، خانه های مردم را خراب می کنند و هستی آنان را به آتش می کشند، رفتاری بدون سابقه و الگو نبوده بلکه از رفتار جنایتبار و سفاکانه همین افرادی که در مقابل خط نورانی و الهی و پاک اهل بیت علیهم السلام قرار گرفتند و به ناحق و ظالمانه منصب والای امامت را غصب کردند سرچشمه گرفته است.
روشنگری همه جانبه، وظیفه امروز
زمانی این رفتارها متوقف خواهد شد که فرهنگ ناب و صحیح اهل بیت علیهم السلام و عملکرد جائرانه دشمنان این خاندان به جهان معرفی شود. اگر جهان و جهانیان پی ببرند و آگاهی یابند که حضرات معصومین علیهم السلام حتی یک نفر را با اکراه و اجبار به پیروی و فرمانبرداری و اطاعت از خود وا نداشتهاند، تحول حاصل خواهد شد و اولین قدم در این زمینه روشنگری همه جانبه است که باید صورت گیرد و در نتیجه اوضاع دگرگون شده و چرخش مثبت شکل خواهد گرفت. به این منظور هزارها و هزارها فضیلت اهل بیت علیهم السلام را که بر تارک تاریخ جلوهگری کرده و می درخشد باید به جهان معرفی کرد و ستمکاری و رذالت و فرومایگی جبهه مخالف این خاندان را به دنیا رساند و معرفی نمود. تحقق بخشیدن به این امر در گرو همت والا و احساس مسئولیت جوانان فرهیخته و غیرتمند و متعهد است.
امیدوارم که همه عزیزان در این زمینه از توفیقات همه جانبه خدای عزوجل برخوردار شوند.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین