LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«عالم‌گیری مصیبت‌ها با حذف سیره علوی»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب هجدهم»
کد 10484
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 29 اردیبهشت 1399 - 24 رمضان العظيم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب هجدهم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

پس از به شهادت رسیدن امیرمؤمنان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: «وَلَقَدْ أُصِیبَ بِهِ اَلشَّرْقُ وَاَلْغَرْبُ؛ شرق و غرب جهان با فقدان او مصیبت زده شد».

این سخن امام معصوم علیه السلام در تاریخ کم‌نظیر و شاید بی‌نظیر است که برای یک شخصیتی که از دنیا برود چنین عبارتی به کار برده شود. این سخن امام حسن علیه السلام بیانگر این مطالب است که یک خانواده، یک شهر و یک کشور مصیبت زده نشده و بلا ندیده‌اند، بلکه شرق و غرب جهان بلا دیده و مصیبت زده شده است. یکی از گرفتاری های بزرگی که بعد از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام بروز کرد قضیه و موضوع معاویه بود.

پس از شهادت حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام معاویه بیست سال بر کل گستره جهان اسلام مستبدانه فرمانروایی کرد و از هیچ ظلم و جوری فروگذار نکرد و سیاه‌کاری و بدرفتاری و جنایات وی به اوج رسیده بود که در منابع تاریخی ثبت شده است.

مشتی از خروار

به عنوان نمونه معاویه عامل خود (بسر بن ارطاة) را به مدینه و مکه و اطراف آن فرستاد و او به دستور معاویه هزاران تن را کشته و خانه‌ها را ویران کرد و به آتش کشید. پس از این حادثه معاویه چندین بار به آن سامان سفر کرد. در یکی از سفر‌های خود قصد داشت در خانه خدا منبر برود و برای پسرش یزید به عنوان جانشین خود بیعت بگیرد.

به نقل تاریخ معاویه عده‌ای از شخصیت ها و بزرگان مکه را در خانه‌ای دعوت کرد تا با آنان سخن بگوید. در جمع آن‌ها و خطاب به آنان گفت: دو مطلب را باید به شما بگویم و آن این است که من از این‌جا به مسجد ‌الحرام می روم تا پس از یک خطابه فرزندم یزید را به جانشینی خود برگزینم و معرفی کنم.

مطلب دیگر این است که شما همگی باید در مسجد الحرام حاضر شوید و به سخنانم گوش دهید. اگر هر یک از شما در تصدیق و تأیید یا اعتراض به سخنانم چیزی بر زبان بیاورد پیش از آنکه سخنان خود را تمام کند نگهبانان و مأموران حکومتی سر از تنش جدا خواهند کرد.

آنگاه به رئیس نگهبانان دستور داد که چند نفر از حاضران را با خود به مسجدالحرام ببرد و برای هر یک از آنان دو مأمور بگمارد تا در دو طرف او بنشینند و هنگامی که من سخنرانی می کنم اگر یکی از این ها دهان خود را باز کرد و خواست سخنی بگوید گردنش را بزنند.

سپس خود راهی مسجد الحرام شد و بالای منبر رفت و یزید را بر پله پایین‌تر منبر نشاند و گفت: «من فرزندم یزید را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین می کنم و همه باید با او بیعت کنند». آنگاه یک نفر با شمشیر برهنه در دست بلند شد و گفت: «مردم مسلمان، خلیفه این است (و به معاویه اشاره کرد) و هرگاه از دنیا رفت، خلیفه این (اشاره به یزید) خواهد بود و شمشیر خود را بلند کرد و گفت که هرکس او را به عنوان خلیفه نپذیرد، سر و کارش با این شمشیر خواهد بود».

با توجه به شرایطی که بیان شد، متأسفانه و دردمندانه در پاره‌ای از منابع تاریخی که تا امروز وجود دارد و در اختیار است از معاویه به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله یاد می شود. روشن است که معاویه پس از امیرمؤمنان علیه السلام جهان اسلام را در دست گرفت و هرگونه که خواست بر آن فرمانروایی کرد. در روزگار امیرمؤمنان علیه السلام که همه قدرت را در اختیار داشتند معاویه بارها و بارها و بارها رودرروی آن حضرت بدترین و تندترین و نکوهیده‌ترین سخنان را نسبت به حضرتش بیان کرد، اما ایشان حتی یک بار پاسخ او را ندادند.

مظلومیت امیرمؤمنان علیه السلام به حدی رسید که در زیارت آن حضرت خطاب به ایشان آمده است: «اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَوَّل مَظْلُومٍ؛ سلام بر تو، ای نخستین مظلوم».

بهره‌گیری از آزادی ها

در زمان‌های گذشته سخن گفتن نه تنها آزاد نبوده، بلکه پرهزینه و حتی به قیمت جان افراد تمام می شده است. ولی امروزه چنین وضعیتی وجود ندارد و می توان حقایق را بازگفت و روشنگری کرد. در بیان تفاوت حکومت پر افتخار و عدالت‌گستر امیرمؤمنان علیه السلام با حکومت جبارانه و جائرانه معاویه سخنان فراوانی و شواهد بسیاری هست که در تاریخ ثبت و نقل شده است. در مقابلِ نقل تاریخ درباره رفتار و خشونت معاویه، نمونه‌های بسیاری از سیره والای امیرمؤمنان علیه السلام نسبت به دشمنان سرسخت ایشان نقل شده است که یک نمونه آن در این مبحث نقل می شود.

امیرمؤمنان امام علی علیه السلام در زمانی که گستره اسلامی را در اختیار و تحت فرمان خود داشتند در مسجد کوفه مشغول نماز بودند. پس از خواندن سوره حمد به خواندن سوره‌ای از قرآن کریم مسغول شدند. یکی از خوارج که حاضر بود با صدای بلند این آیه از قرآن کریم را خواند که می فرماید: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ؛ اگر شرک ورزی حتماً کردارت تباه خواهد شد».

امام علیه السلام خواندن سوره را ادامه دادند و او جسارت دیگری کرد و حضرت سکوت کردند. این روال ادامه یافت و سرانجام حضرت نماز را تمام کردند و او در این مدت هرچه خواست گفت و فرصت یافته بود تا عقده‌گشایی کند. نماز که تمام شد امیرمؤمنان علیه السلام دستور به بازداشت یا گردن زدن و اعدام و یا فرمان به مصادره اموال او ندادند؛ کارهایی که معاویه پس از دوره حکومت ایشان کرد.

زمانی که امیرمؤمنان علیه السلام شهید شدند معاویه با تمام پلیدی‌هایش حکومت را قبضه کرد. اینکه امام حسن مجتبی علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارشان فرمودند: شرق و غرب جهان با فقدان او مصیبت زده شد؛ مطلبی که تاریخ مانند آن را کم شنیده است و سخنی به حق و کاملا درست بوده است و حقیقت را بیان می کرده است. در حقیقت امام حسن مجتبی علیه السلام حقایق و نهان ها و اسرار را می دیدند که چنین بیانی را ایراد کردند. ما به عصمت امام حسن علیه السلام و امامان پس از ایشان معتقد هستیم و برآنیم که هر چه می گویند حق و منطبق با واقعیت است. در واقع ایشان با این بیان خود حق مطلب را ادا کردند.

پرده ای دیگر

یک صفحه دیگر از تاریخ ننگین و رسوای معاویه را ورق می زنیم تا پرده از روی یکی دیگر از جنایت های وحشتناک او برداریم. به نقل تاریخ یکی از مزدوران و عوامل معاویه به فرمان او بیش از سی هزار مسلمان اهل نماز و روزه و عبادت را کشت. پس از این جریان خونین خود معاویه به میدان قدرت‌نمایی و یکه‌تازی آمد و به کمک و همدستی نگهبانان خود با بزرگان مکه آن رفتار را کرد و به زور سرنیزه برای فرزند شوم خود بیعت گرفت.

جناب حجر بن عدی یک جمله به معاویه گفت و به سبب همین سخن، خود و یارانش به دستور معاویه شکنجه شدند و پس از شکنجه‌های فراوان و بی‌حساب آنان را گردن زدند. مردان خدا این‌گونه از جان خود می گذشتند و با فداکردن جان خود حق را می گفتند و آن را آشکار می کردند و از حق و سخن حق صیانت می کردند. از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام هزار و چهارصد و یک سال گذشته است و حجر بن عدی رضوان الله تعالی علیه و یارانش پس از امیرمؤمنان علیه السلام به شهادت رسیدند. او در مقابل معاویه سخنی گفت که معاویه تاب تحمل آن را نداشت. وی گفت: «ملک أمرنا فکان کبعضنا؛ حکومت بر ما را به دست گرفت، اما همانند یکی از ما [ساده] بود».

تعبیر حجر بن عدی بسیار زیبا و عین حقیقت و واقعیت و بیان کننده این امر بود که زندگی، برخورد، وضعیت معیشتی و دیگر رفتار حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام مانند سایر مسلمانان، ساده و بی‌آلایش بود.

سیره ماندگار

باید توجه داشت که دنیا مانند آن حضرت را دیگر به خود نخواهد دید، ولی راه و روش و منش و سیره عطرآگین آن حضرت در منابع تاریخی ثبت است و همگان می توانند به آن دست یابند و با آن آشنا شوند و آن را الگوی کار و مبنا و معیار رفتار خود قرار دهند. عبارت «ملک أمرنا فکان کبعضنا» که حجر در برابر معاویه بر زبان راند می تواند درس و سرمشقی برای همه و هر تشکیلات اجتماعی مانند: خانواده، جامعه، مدیریت محلی، رئیس عشیره و رئیس کشور باشد و می شود تمام نابسامانی ها را با آن به سامان آورد.

در این معنا حتی حاکمیت های اسلامی و حاکمیت های غیر اسلامی می توانند از فضیلت و انسانیت تبلوریافته در حکومت حضرت خیر البشر امام علی بن ابی طالب علیه السلام الگو بگیرند و به شیوه و روش حکومتی ایشان عمل کنند و والایی‌ها و نحوه مدیریت حضرتش را حس و لمس کنند و در زندگی فردی و مدیریتی ساده و بی‌تکلف باشند و در تعامل با مردم صبور و ملایم باشند. بنابراین، اگر کسی به آنان اعتراض کرد یا دشنام داد از زندانی کردن و شکنجه دادن و متهم کردن و کشتن فرد یا افراد خودداری و مشکلات را تحمل کنند و صبوری ورزند.

عبارت «وَلَقَدْ أُصِیبَ بِهِ اَلشَّرْقُ وَاَلْغَرْبُ» که امام حسن علیه السلام بعد از شهادت امیرمؤمنان علیه السلام بیان داشتند از زمان پس از شهادت ایشان خود را نشان داد و تا به امروز همه‌جا محسوس و ملموس است. در زمان معاویه، یزید، مروان، بنی‌مروان و پس از آنان بنی‌العباس و در زمان فعلی، دنیا گرفتار آثار شوم ناشی از حذف امیرمؤمنان علیه السلام و به قدرت رسیدن نااهلانی چون معاویه و... بوده و هست. مشکل بزرگ وجود حکومت ها و دولت هایی است که نحوه حکومت و کشورداری امیرمؤمنان علیه السلام را نادیده گرفته‌اند.

زنان و مردان مسلمان، به ویژه جوانان متعهد باید تاریخ را بخوانند و در آن سیر کنند، سپس آن را به جهانیان برسانند تا اتمام حجت شود و تحول مفید و مطلوبی به وجود آید و غافل نباشیم که این مسئله وظیفه همگان است.

امیدوارم که خدای عزوجل همگان را در به انجام رسانیدن این وظیفه توفیق دهد و هر فردی بتواند در حد توان خود از این میدان آزمون سرافراز بیرون آید.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.