LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«گوشه‌ای از عملکرد توأم با فضیلت امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ جمل»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب بیست و ششم»
کد 10561
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 08 خرداد 1399 - 4 شوال المكرّم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح بیانات معظم له در شب بیست و ششم ماه مبارک رمضان به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

جنگ جمل بر امیرمؤمنان علیه السلام تحمیل شد و پس از پایان یافتن آن، امام علی بن ابی طالب علیهما السلام موضعگیری و رفتاری داشتند که جز در جنگ هایی که بر ایشان و رسول خدا صلی الله علیه وآله تحمیل شد در طول تاریخ نمونه و مانندی نداشته است و ندارد. چنانکه در منابع تاریخی آمده است جنگ جمل با شکست اصحاب جمل و پیروزی اصحاب امیرمؤمنان علیه السلام پایان یافت. شرکت کنندگان در جنگ جمل عده‌ای کشته و شماری زخمی شدند و جمعی نیز گریختند.

امیرمؤمنان علیه السلام فرمان دادند که یکی از اصحاب ایشان خطاب به یاران حضرت ندا بدهد: «وَلاَ تُجْهِزُوا عَلَی جَرِیحٍ وَلاَ تَتْبَعُوا مُدْبِراً؛ بر زخمی ها حمله نکنید و کسی را که از میدان جنگ گریخته است دنبال نکنید».

بدین ترتیب یاران و اصحاب خود را از کشتن زخمی های جنگ بازداشتند. این رفتار و تعامل امام علیه السلام با زخمی ها و فراریان از جنگ در حالی بود که برای جنگ با امیرمؤمنان علیه السلام و خلیفه بر حق آمده بودند و حضرتش و اصحاب ایشان را دشنام می دادند و تکفیر می کردند و می خواستند ایشان و یارانشان را بکشند و از هیچ کاری فروگذار نکردند، ولی در نهایت موفق نشدند.

در مقابل این تعامل و رفتار فوق انسانی امیرمؤمنان علیه السلام بنا به نوشته منابع و مصادری که رویداد جنگ ها را ثبت کرده‌اند قانون جنگ ها این بود که لشکر پیروز افراد باقی مانده لشکر مقابل را بی‌تفاوت که زخمی باشند یا سالم از دم می کشتند. تعامل امیرمؤمنان علیه السلام با دشمن و لشکر شکست‌خورده رفتاری فوق‌العاده با فضیلت و والا بود که مانند آن را جز در سیره و منش پاک رسول خدا صلی الله علیه وآله نمی توان یافت و هیچ برهه تاریخی مانند آن را به خود ندیده و سراغ ندارد.

مسلمانان، به ویژه جوانان غیرتمند مسلمان را به مطالعه تاریخ شفاف و درخشان حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام سفارش می کنم؛ تاریخی که حتی یک مورد نیز نمی توانند پیدا کنند که آن حضرت در جنگ یک جنگجوی زخمی را کشته یا به کشتن او فرمان داده باشد، دیگر این‌که لشکریان خود را از دنبال کردن جنگجوی فراری منع کردند و اینکه نباید شکست خوردگان فراری از جنگ را اسیر کنند یا بکشند.

کشنده عزیزان

در تاریخ نوشته‌اند در ورودی شهر بصره خانه‌ای بزرگ قرار داشت. امیرمؤمنان علیه السلام با شماری از اصحاب خود وارد آن شدند. شکست خوردگان جنگ جمل در اتاق ها و حیاط دیده می شدند و عده‌ای از زنان لشکر جمل در آن‌جا حضور داشتند. آنان با دیدن امیرمؤمنان علیه السلام فریاد زدند و بی‌پروا و رودرروی امام علیه السلام خطاب به ایشان شعار «هَذَا قَاتِلُ اَلْأَحِبَّةِ؛ این قاتل عزیزان است» سر دادند. در آن هنگام امیرمؤمنان علیه السلام یکی از زنان را خواستند و به او فرمودند: به این زنانی که شعار می دهند بگو که من قاتل مردان و جنگجویان شما نبودم، بلکه مردان شما آمدند تا ما را بکشند و ما از خود دفاع کردیم و به مجرد اینکه میدان جنگ را ترک کردند ما نیز آنان را به حال خودشان رها کردیم.

آن گاه با اشاره به سه اتاق آن خانه فرمودند: اگر قاتل بودم افرادی را که در این اتاق ها پنهان شده‌اند می کشتم.

سران و رهبران جنگ جمل که تنور جنگ را گرم و تفتان کرده بودند، مثل عبدالله بن زبیر و مروان و عده‌ای از اصحاب جمل در آن اتاق ها بودند. حضرت با اشاره به آن ها فرمودند: من اگر قاتل بودم این افراد را می کشتم. در این هنگام زنانی که با دیدن آن حضرت بر ضد ایشان شعار می دادند از هیاهو و شعاردادن دست کشیده و سکوت کردند چون به خوبی اطلاع داشتند که چه کسانی در آن اتاق ها پنهان شده اند.

مسلّم این است که افراد یادشده از دیرباز بر ضد حضرت توطئه کرده و مردم را به جنگ با ایشان تحریک می کردند و ایشان را آماج دشنام های خود قرار می دادند و مردم را برای جنگ با امام تشویق و تحریک می کردند و البته جنگ جمل را ضد ایشان به راه انداختند. حالا و پس از شکست خوردن در برابر امیرمؤمنان علیه السلام و لشکریان ایشان، در این خانه و اتاق ها پناه گرفته و پنهان شده بودند.

با اینکه امام علی علیه السلام می دانستند که افراد و جنگ‌افروزان جنگ جمل در اتاقی معین و مشخص پنهان شده اند و به آن تصریح کردند، ولی اجازه ندادند سران فتنه جنگ جمل مورد تعرض قرار گیرند.

شعاری که زنان حاضر در آن خانه بر ضد امیرمؤمنان علیه السلام سردادند بی‌سابقه نبود، بلکه هند زن ابوسفیان و مادر معاویه همین نسبت را در جریان فتح مکه به رسول اکرم صلی الله علیه وآله داد هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه وآله برای مسلمان شدن زنان شرط گذاشتند مبنی بر اینکه در صورتی اسلام آنان پذیرفته می شود که فرزندان خود را نکشند و هند رودرروی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ایستاد و گفت: ما فرزندان خود را از کودکی بزرگ کردیم و چون بزرگ شدند تو آنان را کشتی؛ دقیقاً همان چیزی که بعدها و پس از جنگ جمل به امیرمؤمنان علیه السلام گفته شد.

رویدادی بی‌نظیر

دیگر فضیلت و والایی امیرمؤمنان علیه السلام این بود که پس از فروکش کردن آتش جنگ جمل و شکست اصحاب جمل حضرت به آنان فرمودند: هر یک از دشمن و لشکر شکست خورده جمل مالی و کالایی بر جامانده دارد آن را بردارد. آنان نیز هرچه از اموال خود یافتند برداشتند. این برخورد امام علی علیه السلام طلایه‌دار والایی و فضیلت است. بنا به نقل تاریخ و منابع تاریخی در آن شرایط یک دیگ در دست چند تن از اصحاب امیرمؤمنان بود. یکی از اصحاب شکست خورده جمل برخاست و دیگ را مال خود خواند و آن را از برابر اصحاب امام علیه السلام برداشت.

به راستی فضیلت، انسانیت، اخلاق و والایی‌های امیرمؤمنان علیه السلام در چه قالبی می گنجد؟! و آیا جز رسول خدا صلی الله علیه وآله احدی این منش و روش را داشت؟! الحق که امیرمؤمنان علیه السلام این اخلاق و رویه را از ایشان کسب کرده بودند. این والایی ها و فضیلت ها بر 99 درصد مردم جهان پوشیده مانده است و جهانیان از آن ها بی‌خبر هستند. این ویژگی ها و فضیلت ها باید به مردم جهان برسد و با آنان اتمام حجت شود تا به فرموده قرآن کریم: «یَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَیَحْیَی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ؛ تا کسی که باید هلاک شود با دلیل روشن هلاک گردد و کسی که باید زنده شود با دلیلی واضح زنده بماند».

یکی از اصحاب جمل نزد امیرمؤمنان علیه السلام رفت و گفت: من در جنگ جمل نبودم شخصی نزد من آمد و این اسب را که از آنِ من است برای چند روز به عاریت گرفته به جنگ آمده و کشته شده است و من در جنگ نبودم و اسب خود را می خواهم.

حضرت به او فرمودند: ادعایت را ثابت کن و اسب را ببر.

او نیز برای اثبات ادعای خود شاهدانی حاضر کرد و آنان بر صحت ادعای او شهادت دادند و او اسب را برد.

آنچه مسلّم و قطعی است این است که جز در جنگ های رسول خدا صلی الله علیه وآله و جنگ های امیرمؤمنان علیه السلام حتی یک مورد از این والایی ها و فضیلت ها را نمی توان یافت؛ فضیلت هایی که از حد بیرون است.

جنگ جمل و دیگر جنگ ها که تمام می شد، امیرمؤمنان علیه السلام و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله نمی خواستند و اجازه نمی دادند دیگر کسی کشته شود یا مال و دارایی کسی به زور گرفته شود. عمار بن یاسر صحابی بزرگوار می گوید: در رکاب امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ جمل می جنگیدیم. وقتی که جنگ به پایان رسید، از کنار سکه های طلا و نقره بر جای مانده از کشتگان جمل و فراریان جنگ جمل می گذشتیم، اما به آن اعتنایی نکرده و متعرض آن نمی شدیم.

دردمندانه نمونه‌ای از فضیلت های امیرمؤمنان علیه السلام و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله حتی موردی در تمام تاریخ تا به امروز وجود ندارد.

قدمت جنگ ها در کشورهای اسلامی

از سال 1952 میلادی ما و جهان شاهد جنگ های ناعادلانه و ناجوانمردانه در کشورهای اسلامی هستیم و بیش از صد سال است که کشورهای اسلامی با یکدیگر به جنگ و در داخل با کودتاهای نظامی درگیر بوده و مردم طعمه مرگ ناشی از این جنگ ها هستند. آن‌قدر آمار قربانیان و کشتگان این منازعات و درگیری های نظامی بالاست که فقط خدای متعال می داند. 90 درصد قربانیان جنگ های رخ داده در کشورهای اسلامی مسلمان بوده و هستند.

عمار می گوید: در رکاب امیرمؤمنان علیه السلام می جنگیدیم و کشته و زخمی دادیم، با این حال آن حضرت پس از پایان یافتن جنگ فرمان می دادند که به هیچ وجه متعرض اموال و دارایی کشتگان و زخمی ها و فراریان دشمن نشویم.

آنچه در این معنا باید و باید بدان توجه شود نشر فضائل امیرمؤمنان علیه السلام در زمینه صلح و جنگ و مدیریت و معرفی آن والایی ها به جهانیان است تا از این رهگذر از سیره و سلوک رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان و دیگر امامان معصوم علیهم الصلاة والسلام الگو گرفته و آن را در جای جای زندگی خود پیاده کنند.

از میان حضرات معصومین علیهم السلام فقط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام جنگیدند ولی جنگ های آنان به والایی آراسته بود.

مطالب و نقل های تاریخی که بیان می شود صدها و صدها نمونه آن در منابع مختلف ثبت و ضبط شده است.

وظیفه

مردم مسلمان و با ایمان، به ویژه جوانان غیرتمند و عزیز در هر جای دنیا هستند تاریخ و سیره آن پاکان را بخواند و برای مردم بازگو کنند. اگر چنین کاری صورت گیرد، مردم جهان با واقعیتی پنهان نگاه داشته شده آشنا خواهند شد؛ واقعیتی که شخصیتی به نام علی بن ابی طالب علیه السلام روزگاری بر گستره بزرگی از این خاکدان حکومت می کرده و رفتاری چنین والا و درخشان و شکوهمند داشته و در برخورد و تعامل با دشمنان خود بزرگوارانه رفتار می کرده است.

امیدوارم خدای عزوجل همگان را از این توفیق برخوردار فرماید.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین