در پی هتک حرمت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه وآله از سوی یک نشریه فرانسوی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی بیانات معظم له را خطاب به مسلمانان جهان که در سال های گذشته ایراد نموده اند بازنشر نمود. بخشی از این بیانات به شرح زیراست:

مهم ترین علل و عوامل هتک حرمت شخصیت و مقام سرورمان حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله در غرب و جاهای دیگر در دو چیز نهفته است:

1) حدیثی از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وجود دارد که راویان عامه و خاصه به طرق گوناگون آن را فراوان نقل کرده اند، چندان که به حد تواتر رسیده است. در این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند: «کثُرت علیَّ الکذابة وستکثر؛ دروغگویانی بر من دروغ بسته اند و بعدها بیشتر [شده و بیشتر دروغ] خواهند بست».

در نقل هایی واژه «بعدی؛ پس از من» نیز اضافه دارد. مراد از دروغ پردازان بر رسول خدا صلی الله علیه وآله کسانی هستند که با جعل احادیث، آن را به حضرتش نسبت داده و بخشی از سیره آن حضرت می خوانند، در حالی که از سیره و منش و روش حضرتش نبوده و به نا حق آن را به ایشان نسبت داده اند. آنچه آنان در آثار و نوشته های خود آورده اند بر پایه و به استناد دروغ پردازی هایی بوده که بر رسول خدا صلی الله علیه وآله بسته اند. از جمله بهتان ها و نارواگویی ها این مطلب است که نوشته اند: «پیامبر اسلام مردی شیفته و دلباخته زنان بود و می کوشید هر یک از زنان خود را که می خواست طلاق گوید تا به زن مورد نظر برسد، سپس در این معنا آیاتی جعلی می آورد».

روشن باشد که ساحت مقدس رسول خدا صلی الله علیه وآله از این پیرایه ها و افتراها منزه و پیراسته است. شگفت آن که راویان این قبیل احادیث و جعلیات از صحابه و تابعان بودند و منابع و کتاب هایی که این دست مطالب را جمع آوری و نقل کرده است «صحاح» خوانده می شود. این پیرایه ها و روایات جعلی نسبت داده شده به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله از عوامل و علل اصلی و شاید از جهاتی مهم به شمار می رود که از اقبال غیر مسلمانان به اسلام و مسلمان شدنشان جلوگیری می کند. باید توجه داشت این پیرایه ها و دروغ پردازی ها بر نام و آوازه آن حضرت اثر منفی فراوانی گذاشته و چهره ای از ایشان ترسیم کرده است که بیشتر مردم عادی خوش ندارند و نمی پذیرند که با چنین اوصافی یاد شوند.

این روایت جعلی و روایاتی از این قبیل لقمه چربی برای دشمنان اسلام است که اسلام را هدف آماج قرار داده اند و نسبت به رسول خدا صلی الله علیه وآله بی حرمتی می کنند و در میان مسلمانان حرمت اسلام و حریم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله را مورد تعرض قرار داده اند. مانند کتاب های شیطانی و آنچه اخیراً در فرانسه رخ داده است به استناد منابع و مصادر یادشده و روایاتی از این قبیل صورت گرفته و صورت می گیرد.

2) امام حسین علیه السلام در روز عاشورای سال 61 هجری اعلام کردند که بر پایه سیره جدشان رسول خدا صلی الله علیه وآله و سیره پدرشان امیرمؤمنان علیه السلام عمل کرده و همان راه را می روند. این بیان امام حسین علیه السلام به این جهت بود که کسانی پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله و قبل و بعد از امیرمؤمنان علیه السلام با رفتار و شیوه حکومتداری و رفتار و جنایات و فساد خود چهره نورانی اسلام را کدر و غبارآلود کردند.

برخی از آن جماعت خود را خلیفه خدا و خلیفه رسول خدا صلی الله علیه وآله می خواندند که معاویه در شمار آنان بود.

او طی دو یا سه روز به وسیله مأمور خود «بُسر بن ارطاة» که به یمن فرستاده بود بیش از سی هزار نفر از مردم بی گناه یمن شامل کودکان، شیرخوارگان، سالخوردگان و زنان باردار را کشت. اینان نه در جبهه جنگ، بلکه فقط به این جهت که امیرمؤمنان علیه السلام را خلیفه رسول خدا صلی الله علیه وآله می دانستند کشته شدند.

ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا مردم از اسلام دور و گریزان شده اند؟

پاسخ شایسته و بایسته و تردیدناپذیر این است که شیوه تعامل و رفتار بنی امیه و بنی عباس عامل اصلی رویگردانی مردم از اسلام شده است. در منابع اهل سنت آمده است که آخرین سلطان و فرمانروای بنی امیه که خود را خلیفه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله می خواند «مروان» بود. او بر مردی خشمگین شد و او را احضار کرد. مروان با دیدن آن مرد از جا برخاست و با انگشت خود چشمان آن مرد را از حدقه درآورد.

نیز آمده است که معاویه دستور می داد دست و پای زندانیان را با ساطور قطع کنند، سپس چشمان آنان را از حدقه درمی‌آورد و این افراد در اندک زمانی جان می سپردند. معاویه و امثال او خود را خلیفه خدا و جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امام مسلمانان می خواندند. البته چنان که در قرآن کریم به صراحت آمده است اینان امامان و پیشوایانی بوده و هستند که به سوی آتش جهنم فرا می خوانند.

معاویه و امثال معاویه نماز جماعت برگزار می کردند و مردم را پند و اندرز می دادند و از خداپروایی و پرهیزگاری برای آنان سخن می گفتند. اما امروز پیروان معاویه و مروان، همان جنایاتی که معاویه و مروان ها مرتکب می شدند در عراق و دیگر کشورها مرتکب می شوند. با این کنش و رفتار آیا فرد غیرمسلمان را می توان قانع کرد و به تن دادن به اسلام راضی ساخت؟

به راستی چه چیزی و مطلبی داریم که به جهانیان عرضه کنیم؟ آیا باید شیوه حکومتی معاویه، یزید، بنی مروان، هارون، مأمون، حکومت پهلوی، صدام یا قذافی را به جهان معرفی کنیم؟ اگر حاکمی جز رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان علیه السلام را به جهانیان بشناسانیم مایه ننگ و شرمساری است. آنچه حاکمان یادشده از خود به جای گذاشته اند تحریف اسلام و مسیر حرکت آن است.

چنان که همگان دیده اند و دیده اید و شنیده اند و شنیده اید در بسیاری از کشورهای غربی تجمع ها و تظاهراتی بر ضد اسلام به راه افتاده و نفی اسلام و نفی ساخت مساجد در کشورهای خود را فریاد زده و می زنند. این رویدادهای اعتراضی بر ضد اسلام به دلیل آنچه که جهان امروز در رفتار و کنش برخی از مدعیان اسلام و مسلمان نمایان می بینند و لمس می کنند. کودک یا کودکان و نوجوانانی در غیر شرایط جنگی با شعار الله اکبر افراد را سر می برند. آیا این رفتار اسلامی و از آموزه های اسلام است؟

مرجع عالیقدر تأکید کردند: اگر فرهنگ و اصول و آموزه های غدیر؛ یعنی فرهنگ اهل بیت علیهم السلام که فرهنگ ناب و اصیل است که رسول خدا صلی الله علیه وآله آن را برای سعادت جامعه بشری آورده اند بر جهان حاکم نباشد، حتماً فرهنگ معاویه و امثال او جهان را زیر سلطه و حاکمیت خود خواهد کشید و سیاست پلید خود را بر جوامع بشری اعمال و تحمیل خواهد کرد.

آنچه امروزه از داعش و پیش از آنان از پیشینیان شان در عراق سر می زند بی پرده و عریان است و از دید مردم پوشیده نیست و این امر نشان می دهد که آنان با فرهنگ غدیر بیگانه اند.

بنابراین، بر مردان و زنان مؤمن و مسلمان، به ویژه نسل جوان بایسته است که نه با مطالعه تاریخِ نوشته و تدوین شده از سوی افراد گوناگون، بلکه با مراجعه به تاریخ مکتوب از سوی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جهان را با ماهیت و والایی و نورانیت سیره حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله آشنا کنند و آن را به جهانیان بشناسانند؛ چرا که آنان از دیگران به روح اسلام آگاه تر و آشناتر هستند.

دیگر مطلب بایسته و شایسته یادآوری این است که همگان باید همت گماشته با استفاده از امکانات صلح جویانه و مسالمت آمیز منش و روش و سیره و اخلاق و تعالیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را به تمام افراد جامعه بشری معرفی کرده و ارائه دهند. روشن باشد که هرکس باید در حدّ توان و امکانات خود به این امر بپردازد و البته مسئولیت کشورها و حاکمان اسلامی و دیگران به مراتب بزرگ تر و سنگین تر است.

توفیق خود و شما را در این راه از خدای سبحان خواهانم.