LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
در محضر مرجعيت ـ شب هشتم
کد 1819
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 24 شهریور 1387 - 13 رمضان العظيم 1429
شب هاي ماه مبارک رمضان ـ ماه رحمت وامان وماه نزول قرآن ـ فرصت مناسبي براي مذاکرات علمي وخوشه چيني از محضر عالمان بزرگوار است. شماري از فضلا همچون سال هاي گذشته در شب هاي اين ماه نزد آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله مي روند واز مطالب علمي ونکات قرآني وفقهي واصولي ايشان بهره مي برند.

در اين جلسه ميهمانان و فضلايي چند از عراق، سوريه، کشورهاي اسکانديناوي و شهر مقدس قم با مرجع عالي قدر آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله ديدار کردند که از آن ميان مي توان به فرزند مرجع راحل آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي قدس سره اشاره نمود.

از جمله موضوعات مطرح شده که بخش عمده مباحث اين جلسه را به خود اختصاص داد مسائل و فروع حج بود. از معظم له سؤال شد:

زني روي ناخن هاي خود لاک گذاشته و به حج رفته است. پس از پايان يافتن مناسک از اين معنا آگاه شد که با وجود لاک روي ناخن ها اداي مناسک جايز نيست. وظيفه اين زن چيست؟

مرجع عالي قدر پاسخ دادند: کسي را اجير کند که به نيابت از او دو طواف را به جا آورد. در اين صورت حج او صحيح خواهد بود.

معظم له هم چنين افزودند: يک بار از مکه مکرمه با مرحوم اخوي اعلي الله درجاته تماس گرفتند و گفتند: جواني به تازگي ازدواج کرده و به همراه همسرش به حج آمده و از روي جهل مرتکب عملي شده است که در حين حج جايز نيست. پس از پايان يافتن اعمال حج از حرام بودن اين کار آگاه شد و از يکي از فضلا در اين باره پرسش کرد. از جمله چيزهايي که آن شخص به او گفته اين است که بايد يک سال از همسرت دوري گزيني و بايد يک بار ديگر به حج بيايي و چنين و چنان کني. آن جوان با شنيدن اين چيزها سخت آشفته شده است. نظر حضرت عالي در اين خصوص چيست؟ مرحوم اخوي فرمودند: حج او صحيح است و اعاده لازم نيست.

مرجع عالي قدر يادآور شدند: اين که مي گويم از باب فتوا نيست: در باب حج آسان گيري هايي وجود دارد که در ديگر مسائل وجود ندارد آنچه در اين روايت شريفه آمده يکي از همين موارد است: در کتاب شريف تهذيب الاحکام از عبدالصمد بن بشير نقل شده است که گفت: مردي لبيک گويان داخل مسجد الحرام شد در حالي که جامه [معمولي]اش را بر تن داشت. جمعي از اصحاب ابوحنيفه با ديدن او جستند و گفتند: جامه ات را پاره کن و آن را از پيش پاهايت بيرون کن. بر تو يک شتر واجب شد و سال آينده هم بايد حج بگزاري و حَجَت باطل است. در اين هنگام امام صادق عليه السلام بيرون آمد و بر در مسجدالحرام ايستاد و تکبير گفت و رو به کعبه کرد. آن مرد در حالي که [از شدت ناراحتي] موهايش را مي کند و بر سر و صورتش مي زد نزد امام صادق عليه السلام رفت. حضرت به او فرمودند: بنده خدا آرام باش. حضرت با او که عرب نبود سخن گفت و پرسيد: چه مي گويي؟ آن مرد عرضه داشت: مردي هستم که از حاصل کوشش بازويم نان مي خورم. پولي جمع کردم و آمدم تا حج به جا بياورم و از کسي چيزي نپرسيده ام تا اين که اينها نزد من آمدند و گفتند که جامه ام را بدرم و از پيش پاهايم آن را بيرون کنم و حجم باطل است و بايد شتري قرباني کنم. حضرت به او فرمودند: کي جامه ات را پوشيدي؟ قبل از لبيک گفتن يا پس از آن که لبيک گفتي؟ گفت: پيش از آن که لبيک بگويم. فرمود: جامه ات را از پيش سرت بيرون کن و قرباني کردن شتر بر تو واجب نيست و لازم نيست سال آينده حج به جا آوري. هر مردي که از سر جهالت مرتکب کاري شد بر او گناهي نيست.(1)

در روايت ديگري آمده است: از احمد بن محمد بن ابي نصر نقل شده است که به ابوجعفر ثاني (امام جواد) عليه السلام گفتم: فدايتان شوم مردي از اصحاب ما روز عيد قربان رمي جمره کرد و پيش از آن که قرباني کند سرش را تراشيد. حضرت فرمودند: در روز نحر (قرباني کردن) گروه هايي از مسلمانان نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله آمدند و عرضه داشتند: اي رسول خدا، ما قبل از آن که رمي جمره کنيم قرباني کرده ايم و پيش از آن که قرباني کنيم سر خود را تراشيديم. آنان هر کاري که بايد مقدم مي داشتند موخر کرده بودند و هر کاري که بايد آخر انجام مي دادند در اول به جا آورده بودند. رسول خدا صلي الله عليه وآله به آنان فرمودند: اشکالي ندارد، اشکالي ندارد.(2)

مرجع عالي قدر پس از يادآوري روايات يادشده خاطرنشان کردند: از روايات شريفه معلوم مي شود که اگر کسي از روي جهل به مسئله در اعمال حج عمل زائدي به جا آورد يا از سر ندانستن مسئله عملي را به جا نياورد و زماني به مسئله آگاه شود که مناسک حج به پايان رسيده است، گناهي بر او نيست. يعني حج او صحيح است و نيازي به اعاده نخواهد بود.

يکي از حاضران پرسيد: در مورد اطعام شصت فقير، آيا منظور شصت فقير است يا مي توان سي فقير را دوبار اطعام نمود؟

ايشان فرموند: اگر اطعام شصت فقير ممکن بود که چه بهتر، و الا دوبار اطعام کردن سي فقير هم جايز است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) تهذيب الاحکام، ج5، ص72 (باب 7 صفة الإحرام، حديث47).

2) کافي، ج4، ص504 (باب من قدّم شيئاً أو أخّره من مناسک ...، ح2).

  • نظری برای این خبر درج نشده است.