LOGIN
خبر
shirazi.ir
 برگزاري مراسم شهادت رسول خدا صلي الله عليه وآله وحضرت امام حسن مجتبي عليه السلام در بيت مرجعيت وفقاهت
کد 908
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 10 فروردین 1385 - 29 صفر الأحزان 1427

امروز 28صفر ومصادف با شهادت مظلومانه رسول رحمت، حضرت مکرم اسلام صلي الله عليه وآله، ونيز پاره جگرشان حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام است. امروز شهر قم همانند ديشب رنگ ماتم وعزا داشت وجاي جاي اين شهر مجالس سوگواري وذکر مصيبت بود ودستجات عزاداري وسينه زني به خيابان هاي شهر حال وهواي ديگري بخشيده بودند. بيت مرجع عالي قدر حضرت آيةالله العظمي شيرازي نيز از نخستين ساعات امروز پذيراي خيل عزاداراني بود که در ماتم اين مصيبت عظيم سوگوار واندوهناک بودند.

در مجلس عزايي که امروز بدين مناسبت در بيت مرجعيت وفقاهت برگزار شد، طلاب، فضلاي حوزه علميه، علما، نمايندگان بيوت عظام، سادات بزرگوار خاندان شيرازي، مرجع بزرگوار آيةالله العظمي سيد صادق شيرازي، وخيل مؤمنان وشيفتگان اهل بيت عصمت وطهارت حضور داشتند. علاوه بر اين امروز بيت مرجعيت ميزبان سوگواران بسياري بود که از نقاط گوناگون کشور براي عرض تسليت اين مصيبت به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف وکريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها به قم آمده بودند. در مراسم امروز خطيبان ارجمند حجج اسلام ومسلمين بيگدلي، فتاحي، روحاني ويثربي به ايراد سخنراني پرداختند که برخي از مهم ترين محورهاي مطرح شده در سخنان آنان بدين شرح است:

1. همه انبياي الهي براساس نيازها وشرايط زمانه معجزاتي مي آوردند. در زمان حضرت عيسي عليه السلام که طب رواج بسيار داشت آن حضرت کور مادرزاد را شفا مي داد ومرده را به اذن خدا زندگي دوباره مي بخشيد. در زمان حضرت موسي عليه السلام که بازار جادوگري رواج فراوان يافته بود، ايشان عصاي خود را به اذن خدا تبديل به اژدها کرد وآن اژدها مارهاي ساخته شده توسط جادوگران را فروخورد. در زمان نبي خاتم صلي الله عليه وآله نيز شعر وادب وسخنوري رونق بسيار داشت واز همين رو معجزه اصلي آن جناب قرآن کريم بود که شگفتي سخنوران وادبا را برانگيخت وباعث شد که اصحاب معلقات سبع، اشعار خود را از ديوار کعبه فرود آورند.

البته آن جناب علاوه بر قرآن، معجزات بي شماري داشتند: ديوار برايشان خم شد، سنگ وريگ به نبوت ايشان شهادت مي داد، با مقدار اندکي غذا عده زيادي از افراد را اطعام فرمودند وهمچنان غذا برپا بود، و...

2. حضرت رسول صلي الله عليه وآله «رحمة للعالمين» بود ودر برابر ناداني وخيره سري وآزارهاي فراوان مشرکان بردبار وخويشتن دار بود وهرگز قوم نادان خود را نفرين نکرد. با آن که آن قوم خاکروبه وفضولات حيواني بر سر ايشان مي ريختند، آن حضرت را سنگ مي زدند، دندان وپيشاني مبارکشان را شکستند، ولي همچنان با خلق خوش آنان را به خداپرستي دعوت مي کرد.

آن جناب در برابر اين همه آزار وحق ناشناسي نه تنها قوم خود را نفرين نمي کرد، بلکه برايشان دعا مي فرمود وبه درگاه خدا عرضه مي داشت: «اللهمَّ اهد قومي فإنّهم لا يعلمون؛(1) خدايا قوم مرا هدايت کن که نادانند».

آن جناب مظهر حلم وصبر وديگر مکارم اخلاق بود واهل بيت آن جناب نيز مظهر خُلق خوش محمدي بودند. همان طور که ايشان نمونه اخلاق وگذشت بودند، حضرت امام حسن عليه السلام نيز در روزگار خود مظهر حلم وگذشت وکرامت وبزرگي بودند.

3. در ماجراي «سد ابواب» پيغمبر تمام درهايي را که به مسجد باز مي شد بست وتنها درِ خانه حضرت علي وحضرت زهرا عليهماالسلام را باز نهاد. رسول خدا صلي الله عليه وآله به مردم اعلام کردند که من اين کار را به ميل خود انجام ندادم بلکه خدا به من دستور داده تا چنين کنم. عُتبه به آن حضرت گفت: من قبول ندارم که اين کار تو بر اساس وحي الهي بوده است. رسول خدا او را نفرين کرد وگفت: خدا درنده اي را بر تو مسلط کند. در يکي از سفرها عتبه وپدر وخويشاوندانش جايي در بيابان خوابيدند. به آنها هشدار دادند که اين مکان محل رفت وآمد درندگان است ولي آنها که از نفرين رسول خدا صلي الله عليه وآله بر جان عتبه بيمناک بودند، او را روي بار وبنه نهادند وخود گرداگرد او خوابيدند. نيمه شب شيري از بيابان سررسيد وتمامي افراد را بو کرد ووقتي به عتبه رسيد دهانش را گشود وسر او را کند وبا خود برد.

4. وقتي دوران عمر با برکت رسول خدا صلي الله عليه وآله به سر رسيد، ملک الموت درِ خانه آن جناب آمد واذن دخول گرفت ودر زد. اين خانه همان خانه اي است که مردمِ بي شرم بدون اجازه وارد آن شدند واين در همان دري است که آن دژخيمان آن را آتش زدند...

رسول خدا در حال احتضار همچنان به فکر امت خود ونگران سرنوشت مردم بودند.

در اين اثنا حسنين عليهماالسلام روي سينه رسول خدا صلي الله عليه وآله آمدند. حضرت امير

عليه السلام مي خواست آن دو بزرگوار را کنار بزند ولي رسول خدا صلي الله عليه وآله مانع شدند ونگذاشتند آن دو را از روي سينه مبارکشان جدا کنند؛ چرا که آن دو امام دو ريحانه رسول خدا صلي الله عليه وآله بودند. اما دريغ که پس از رسول خدا صلي الله عليه وآله مردم هرگز حرمت اين دو ريحانه رسول الله را پاس نداشتند وحتي اجازه ندادند پيکر مطهر امام حسن عليه السلام در کنار جد بزرگوارشان به خاک سپرده شود. آنها به اين هم بسنده نکردند وجنازه امام عليه السلام را تيرباران نمودند. در برابر اعتراض بني هاشم وافرادي چون حضرت عباس عليه السلام، امام حسين عليه السلام يادآوري نمودند: برادرم وصيت فرموده است که نمي خواهم بر جنازه من خوني ريخته شود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بحارالانوار، ج11، ص298 (باب3، بعثته علي قومه و...).