LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"«آزادی واقعی در پذیرش اسلام»"
سلسله بیانات مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی در شب های ماه مبارک رمضان 1441 «شب سوم»
کد 10366
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 اردیبهشت 1399 - 7 رمضان العظيم 1441
 
با فرارسیدن ماه مبارک رمضان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شب های این ماه عظیم به بیان معارفی در خصوص این ماه مبارک می پردازند که به صورت زنده از طریق شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی پخش می شود. مشروح شب سوم بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین

خدای عزوجل در قرآن کریم می فرماید: «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ؛ در دین هیچ اجباری نیست» و «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ یقیناً دین در نزد خدای متعال همان اسلام است».

پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه وآله در همه مدت بیست و سه سال بعثتش، چه سیزده سالی که در مکه مکرمه بود و چه بعد از هجرت و در سال‌های حیاتشان در مدینه منوره، با آن شوکت و قدرتی که داشتند و با وجود آنکه در ده‌ها جنگ تحمیلی بر او مشرکان را شکست داده بود، هرگز کسی را مجبور به پذیرفتن اسلام نکرد. حتی پس از فتح مکه کسی متعرض آن عده از مشرکان و یهود و نصارای مکه که ایشان را دشنام داده بودند و در هجو او قصائدی سروده بودند هم نشد و آن ها را هم به پذیرش اسلام مجبور نکرد.

دلیل این امر هم یک اصل مهم در اسلام است که به اختصار در آیه «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» گنجانده شده است. این اصل مذهبی در نوع خود در تاریخ بشر کم نظیر است. از این جهت کم نظیر می گوییم که هیچ یک از انبیاء مردم را به اجبار دعوت به خدا نکردند؛ حتی حضرت سلیمان علیه وعلی نبینا وآله السلام که سلطنت داشت و مردم به اطاعت اوامر او مجبور بودند باز برای دعوت به خدا زور و اجبار را به کار نبرد.

با وجود این اصل شاید در نگاه اول به نظر آید جز عده قلیلی که به اختیار و از روی معرفت اسلام را پذیرفته اند، دیگران به ویژه مخالفان و اهل ادیان دیگر هرگز اسلام نیاوردند اما واقعیت چیز دیگری بود. بسیاری از اهل مدینه منوره و عموماً ساکنان مکه مکرمه هنگامی که اخلاق کریمانه پیامبر صلی الله علیه وآله و پرهیز از اجبار در پذیرش اسلام را می دیدند، به آیین اسلام در می آمدند. از سوی دیگر آوازه اسلام هم روز به روز گسترش بیشتری می یافت و بسیاری از دوستان و خویشان آن ها اسلام را پذیرفته بودند. همه اینها و جاذبه معنوی آیین اسلام موجب شد حتی اهل مکه و کسانی که بر انکار و نپذیرفتن اسلام پافشاری می کردند هم از مواضع خود کوتاه آیند و اسلام را به اختیار و نه اجبار بپذیرند. عده‌ای از روی طمع و به دلیل قدرت و مکنت مشرکان مکه به آن ها پناه آورده بودند و چند سالی را در شرک گذرانیدند و دوباره که قدرت و شوکت رو به افزونی اسلام را دیدند از شرک خود دست کشیدند و به آیین اسلام درآمدند. پیامبر صلی الله علیه وآله متعرض اینها هم نشد که چرا مرتد شدند و مدتی از اسلام روی گردانیدند.

دلیل آزادی در پذیرش دین

در این زمانه بسیاری از کشورهای دنیا که مدعی آزادی هستند اگر در اعمال و رفتارشان دقت کنیم آزادی واقعی را کمتر در آن ها خواهیم یافت. صورت کامل و واقعی آزادی را در رفتار رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله می توان دید که با اینکه آن همه مشقت را در راه تبلیغ رسالتشان متحمل شدند و جنگ های پی در پی را به ویژه در ده‌ سال آخر حیاتشان از سرگذرانیدند و دست آخر با تحمل ایذاء و اذیت های فراوان اقتدار و شوکتی یافتند، اسلام را به کسی با اجبار عرضه نکرد. از میان مسلمانان هم بودند کسانی که مرتد شدند و به پیامبر و آیینش پشت کردند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از آنجا که می دانست اسلام راه سعادت دنیا و آخرت است و مردم را به بهشت و جنّات سوق می دهد، کسی را مجبور به پذیرش اسلام نکرد و این خواست و مشیت خدای متعال است که: «فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ؛ هرکس می خواهد ایمان بیاورد و هر که نمی خواهد کافر شود».

مشیت خدای متعال این گونه قرار گرفته است که پذیرش دین آگاهانه و با چشم و گوش باز باشد تا در پذیرش یا انکار آن بر کسی حجتی در روز قیامت نباشد. این مطلب را خدای متعال چنین در قرآن کریم می فرماید: «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ؛ تا بعد از این حجتی برای مردم بر خدا باقی نماند».

آزادی اعتقادی در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به مدینه منوره تشریف آوردند، عده‌ای از اهل مدینه مسلمان شدند که به آن ها انصار گفته می شود. اینها پیامبر صلی الله علیه وآله را نصرت کردند و به همین نام خدای متعال از آن ها در قرآن نام برده است. عده‌ای هم که از قبل در مکه مکرمه مسلمان شده بودند و همراه پیامبر صلی الله علیه وآله به مدینه هجرت کردند مهاجرین نامیده می شدند که در قرآن کریم هم عیناً به همین نام هستند. عده‌ای هم از اهالی مدینه بعدها مسلمان شدند حتی بعضی ها در سال دوم و سوم هجرت اسلام آوردند.

از این عده شخصی بود به نام ابوالحصین که بعدها به نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و مسلمان شد. او دو پسر جوان داشت که در تاریخ آمده است که تجار نصارای مدینه با آن ها صحبت کرده و آن ها را فریب داده و مسیحی شده بودند. پدر آن دو که از مسیحی شدن پسرانش سخت ناراحت شده بود خدمت پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: یا رسول الله، تجار نصارا پسران مرا مسیحی کردند. پسرانم از دستم رفتند. کاری هم از دست من بر نمی آید، شما می توانید به آن ها بگویید به اسلام برگردند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در همین حد که با آن ها صحبت کند و از آن ها درخواست کند دست از مسیحیت بکشند، هم نکرد. مرحوم علامه مجلسی رحمة الله علیه در کتاب شریف بحارالأنوار در احوال پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند آیه: «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ؛ در پذیرش دین هیچ اجباری نیست» در همین جا و با آمدن آن شخص نزد پیامبر و درخواست او از آن حضرت برای بازگرداندن فرزندانش به اسلام بر آن حضرت نازل شد.

معنای حقیقی آزادی و آزادی واقعی در چهار کلمه همین آیه نهفته است. این آیه جزو آیة الکرسی است که عموماً همه آن را حفظ هستیم.

اگر مسلمانان عنایت کنند و این مطلب را ـ البته پس از شناخت جزئیات و لوازم آن ـ به گوش مردم جهان برسانند، بی شک با اقبال گسترده جهانیان به اسلام روبرو خواهیم شد. آزادی از آمال و عناصر زندگی نوین بشر است که معنای اتمّ و اکمل آن در آیات قرآن کریم و سیره رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله تجلی دارد.

تبلیغ از ضروریات دین است. قرآن کریم هم بارها با عباراتی چون «الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» از ضرورت تبلیغ و راهنمایی دیگران سخن به میان آورده است. پس جا دارد این معارف به شکل درست و کامل بحث شود. تاریخ درخشان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، چه در ده سالی که در مدینه حکومت قدرتمندی داشتند و چه در سال های پر رنج و محنت مکه، آینه تمام نمای فضیلت هاست که بشر امروز بیش از هر زمانی تشنه آن است. پیامبر صلی الله علیه وآله در همه مدت تبلیغ هیچ کسی را به اجبار مسلمان نکرد و گذشته از آن کسانی که مرتد شدند را هم به حال خود گذاشت و اجبار و اکراهی در پذیرش اسلام و بازگشتن به راه درست به آنان نشان نداد.

باید تلاش کرد

امروزه مسئله تبلیغ از اهم مسائل دین است. ماهواره های تلویزیونی و دستگاه های ارتباط جمعی راه را برای ارتباط با همه مردم جهان گشوده است. این مجال گسترده چه بهتر که در تبلیغ معارف دینی به کار گرفته شود. امروزه همان گونه که بارها تأکید کرده‌ام این کار واجب کفایی است و چون «من فیه الکفایه» به حد کافی نیست از وظایف عینی دین به شمار می آید. پس هر مرد و زن به حدی که از آن ها بر می آید لازم است در تبلیغ معارف دین مانند موضوع این نوشتار، یعنی در اسلام اکراه و اجبار نیست تلاش کنند.

امیدوارم خدای عزوجل مسلمانان آگاه خصوصاً جوانان با غیرت را به نشر این آیه کوتاه اما سرشار از فایده موفق بدارد و از این رهگذر صدها میلیون انسان را در جهان راهنمایی کند.
 
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.