LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"حضرت آیت الله العظمی شیرازی در دیدار شماری از شیعیان کویت:"
پارسایی بیشتر، سبب رسیدن به مقام «منّا اهل البیت» می شود
کد 4913
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 اسفند 1395 - 9 جمادى الثانية 1438
در روز 25 جمادی الأولی 1438ق (1395/12/5) جمعی از مردان و زنان شیعه ی کویت، با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم دیدار کردند و از رهنمودهای ارزشمند معظم له بهره بردند.

مرجع عالیقدر در آغاز سخنان خود مصیبت بزرگ شهادت دخت نبی مکرم اسلام، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را به مولا و سرورمان حضرت بقیة الله الأعظم آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروان آن بانوی بزرگ تسلیت گفتند و رضامندی و خشنودی صدیقه ی کبری سلام الله علیها را برای همگان مسئلت نموده، یادآوری کردند: خشنودی فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کلید خشنودی خدای متعال است که اگر آن حضرت از ما خشنود شوند، خدای مهربان نیز از ما خشنود خواهد شد.

آن گاه فرمودند: در حدیث شریف آمده است: امام صادق علیه السلام همراه جمعی از اصحاب خود بودند. عیسی بن عبدالله قمی که از اصحاب ایشان بود بر آنان وارد شد. امام جمله ای به او فرمودند که جای تأمل و اندیشیدن دارد، لذا باید با تمام وجود کوشید که به تدریج به آن مرحله دست یافت. راوی می گوید که امام صادق علیه السلام به عیسی بن عبدالله قمی توجه نموده و ضمن خوشامدگویی، او را به خود نزدیک کردند، سپس به او فرمودند: «یا عیسی بن عبد الله! لیس منّا، ولا کرامة، من کان فی مصر فیه مائة ألف أو یزیدون، وکان فی ذلک المصر أحد أورع منه؛ ای عیسی بن عبدالله، از ما نباشد و گرامی نیست کسی که در شهری با جمعیت یکصد هزار نفر یا بیشتر زندگی کند و در آن شهر از او پارساتر پیدا شود» (کافی، ج2، ص78).

ایشان در توضیح این بیان افزودند: لفظ «مَن؛ کسی که» در این روایت، مرد و زن را در بر می گیرد. روشن باشد که در زمان های دور، شهرها اندک بودند و جمعیتشان کم بود و بیشتر مناطق به شکل روستا بودند.

در روایتی از امام صادق علیه السلام درباره ی مدینه ی منوره آمده است که پس از به شهادت رسیدن رسول خدا صلی الله علیه وآله جمعیتِ این شهر ده هزار نفر بود.

ایشان در ادامه ی بیانات خود فرمودند: امام صادق علیه السلام با این بیان، از مرد و زن مؤمن خواستند که خود را به این سطح از پارسایی و خداپروایی برسانند و از ما خواسته اند که پارساترین و خدا پرواترین افراد شهر و محل سکونت خود باشیم. از این رو اگر کسی نکوشد که پارساترین انسان ها باشد، به فرموده ی امام صادق علیه السلام از اهل بیت علیهم السلام نخواهد بود. بنابراین، لفظ «منا؛ از ما» مقامی است بسیار بلند و والا.

در حدیث شریف از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده است که به جناب ابوذر فرمودند: «أنت منّا؛ تو از مایی».

سپس مرجع عالیقدر افزودند: این موضوع به همت، عزم و اراده ی محکم نیاز دارد و شدنی است و هریک از شما می تواند در این راه بکوشد، بدین معنا که در میان افراد خانواده، خاندان، فامیل و دیگر اطرافیان، که جمعیت آنها ده نفر یا بیست نفر یا پنجاه نفر باشند پارساترین باشد و همچنین در منطقه ای که هزار نفر جمعیت دارد پارساترین آنها باشد و به تدریج در این زمینه به مقام های بالاتر دست یابد. این مسئله در مورد زنان مؤمن هم صدق می کند.

ایشان توضیح داده و فرمودند: توجه داشته باشید که پارسایی، وسوسه و وسواس نیست، بلکه به معنای احتیاط و مراعات است که با پایبندی به انجام واجبات و ترک محرمات آغاز می شود و در واقع چنین کسی مانند فردی است که در خارستان پابرهنه راه می رود، لذا گاهی برای گزند ندیدن از خارها با کناره ی پا تیغ ها را کنار می زند و به آرامش پای خود را بر زمین می نهد و چون آزار و زخمی از تیغ نبیند پای خود را بر زمین استوار می کند. در گفتار نیز باید با تأمل بود و بی پروا سخن نگفت و در امور دیگر یا رفتن به جایی باید این گونه عمل کند.

معظم له ادامه دادند: وظایف پدر به عنوان پدر، با وظایف مادر به عنوان مادر متفاوت و وظایف مادر به عنوان مادر از وظایف دختر به عنوان دختر نیز همین گونه است. تمام لایه های اجتماعی در هر سطح و موقعیتی که باشند وظیفه ای متفاوت دارند. انسان می تواند سطح و نسبت پایبندی خود را به عمل به واجبات و ترک محرمات، با شناختن اموری که بر او واجب و کارهایی که بر او حرام شده است به دست آورد. مانند وظایف بانوان نسبت به همسرانشان؛ که با شناختن این امور واجب، به آن عمل کنند و همین امر درباره ی مردان نیز صدق می کند. پس ای مرد و زن مؤمن، اگر در شهری با جمعیت یکصد هزار نفری یا بیشتر هستی مبادا که در پارسایی کسی بر تو پیشی گیرد. روشن باشد که این امر بسیار سخت است، اما ممکن و شدنی است.

ایشان تأکید کردند: اگر انسان این حدیث شریف امام صادق علیه السلام را به خاطر بسپارد به تدریج توفیق می یابد همانی شود که از مصادیق «منا اهل البیت؛ از ما خاندان» باشد و اگر در این زمینه به مقامات عالی نرسد، قطعاً به آن نزدیک خواهد شد.

مرجع عالیقدر با اشاره به نمونه هایی از این مؤمنان که پارساترین بوده اند، فرمودند: از این نمونه ها محمد بن ابی عُمیر از اصحاب امام کاظم علیه السلام بود که نزد علما و مؤمنان چهره ای شناخته شده است. احادیث شریفه ی اهل بیت علیهم السلام در زمینه ی عقاید، احکام و اخلاق از طریق ده ها هزار راوی به ما رسیده است که از آن جماعتِ انبوه حدود دو هزار تن راوی زن و مردِ بسیار عالی قرار داشتند و از اصحاب حضرات معصومین علیهم السلام بودند و از آن مجموعه ی بسیار خوب و مورد وثوق صدها تن بسیار عالی و از میان آنان ده ها تن قله نشین کمال بودند و از میان آن ها انگشت شمار کسانی بودند که محمد بن ابی عُمیر یکی از آنان بود. به آقایان و خانم ها و جوانان پسر و دختر توصیه می کنم که تاریخ این صحابی خاصّ امام کاظم علیه السلام و راوی قله نشین را مطالعه کنند. در این جا یک نکته از تاریخ این مردِ بسیار بسیار بزرگ را برای شما باز می گویم.

ایشان ادامه دادند: محمد بن ابی عمیر از اصحاب تجارت پیشه بود. چنان که تاریخ نقل کرده است پس از آن که هارون عباسی او را زندانی کرد، دارایی اش را که پانصد هزار درهم بود مصادره نمود. بایسته ی گفتن است که این مبلغ در آن زمان در حدی بود که می شد با آن پنجاه هزار رأس گوسفند یا 150 کیلو طلا خرید. او هفده سال در زندان بود و هیچ کس حتی خانواده اش از او اطلاعی نداشت. هارون از او می خواست که یک سخن بر زبان آوَرَد ولی او نمی پذیرفت، لذا انواع شکنجه ها را دید و تحمل کرد و لب به سخن نگشود.

تاریخ نقل می کند که هارون از محمد بن ابی عمیر خواست تا نام یاران خاص امام کاظم علیه السلام را فاش کند، اما او زیر بار نرفت و شکنجه را بر تأمین نظر هارون ترجیح داد. از جمله شکنجه هایی که نسبت به او روا داشته شد، شکنجه ای منحصر به فرد بود.

محمد بن ابی عمیر بعد از یک دوره ی هفده ساله و تحمل آن همه شکنجه، بدون آن که پولی داشته باشد و در حالی که به یک درهم محتاج بود از زندان آزاد شد. او از مردی ده هزار درهم طلب داشت. مرد بدهکار، خانه ی مسکونی خود را به ده هزار درهم فروخت و پول آن را به خانه ی محمد بن ابی عمیر برد تا قرض او را پس دهد. محمد از او پرسید: این چیست؟

پاسخ شنید: خانه ام را فروختم تا بدهیِ خود را ادا کنم.

محمد بن ابی عمیر گفت: ذریح محاربی از امام صادق علیه السلام برایم حدیث کرد که فرمودند: «لا یخرج الرجل عن مسقط رأسه بالدَین؛ مرد از زادگاه (خانه ی دنیای) خود به علت بدهی خارج نمی شود». پول ها را بردار که به آن نیازی ندارم. به خدا سوگند در حال حاضر به یک درهم نیاز دارم، اما یک درهم از این پول وارد خانه ی من نخواهد شد.

معظم له ادامه دادند: چند نفر سراغ دارید که مثل ابن ابی عمیر عمل کرده باشند؟ بله، مانند او یافت می شوند، ولی شمارشان اندک است. ما بکوشیم که مانند او بشویم. در بیان عظمت و شکوهِ رفتار او یک مطلب می گویم و آن این است که در قوانین اسلامی اجبار فروختن خانه برای ادای دین برای استیفای مطالبات مجاز نیست و تمام مذاهب اسلامی بر این موضوع اتفاق نظر دارند. به دیگر بیان، اگر شخصی بدهکار باشد و تنها یک خانه ی مسکونی دارد، طلبکار نمی تواند او را به فروختن خانه اش برای دریافت طلب خود مجبور کند. در مقابل، اگر بدهکار دلسوزانه و از سر مهر نسبت به طلبکار خود خانه ی مسکونی خود را بفروشد تا طلب او را بپردازد مانعی ندارد و فقها اتفاق نظر دارند که طلبکار می تواند طلب خود را از بدهکار بگیرد، اما این کار خلاف انصاف است ولی حرام نیست، بلکه زمانی استیفای طلب حرام است که بدهکار را به فروش تنها خانه ی مسکونی اش وا دارد تا طلب خود را از او بگیرد.

مرجع عالیقدر افزودند: ابن ابی عمیر به گفته ی خودش در عین حالی که خود به یک درهم برای گذران نیازِ روزمره ی خود محتاج بود، اما از گرفتن پول از بدهکارش پرهیز کرد و این معنای مجسّم پارسایی است و چنین فردی هرجا که باشد پارساترین است. باید توجه داشت که پارسایی امری منفی نیست، بدین معنا که هر جا رود سخن نگوید و کاری نکند، هرگز.

پارسایی تماماً مثبت و مثبت است و بدین معناست که انسان تکلیف و وظیفه ی خود را بشناسد و به آن پایبند باشد و با شناختن حرام، از آن دوری جوید.

حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در پایان سخنان خود فرمودند: از این قبیل نمونه ها در میان اصحاب ائمه ی معصومین علیهم السلام و پیروان این اصحاب زیاد است، اما باز هم اندک هستند. بنابراین زن و مرد و جوانانِ مؤمن بکوشند در این راه گام نهند؛ راهی که امام صادق علیه السلام در کلامشان به عیسی بن عبدالله، پارساترین بودن را متذکر شده اند.

از خدای منان مسألت دارم به برکت فاطمه ی زهرا و پدر و شوهر و فرزندانشان ما را در مسیر پیمودن این راه و پارساترین بودن توفیق دهد.
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.